جدول جو
جدول جو

معنی علی ابن محمد مصری - جستجوی لغت در جدول جو

علی ابن محمد مصری
(عَ یِ مِ)
ابن محمد بن احمد بن حسن. مشهور به مصری و مکنی به ابوالحسن. واعظو فقیه و محدث بود. وی در سال 251 یا 257 هجری قمری در سامراء متولد شد و به بغداد رفت و دیرزمانی نیز درمصر اقامت گزید سپس به بغداد بازگشت و در سال 337 یا 338 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- الاخلاص. 2- الصیام. 3- فضل الفقر علی الغنی. (از معجم المؤلفین از الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 185 و تاریخ بغداد خطیب بغدادی ج 12 ص 75 و المنتظم ابن جوزی ج 6 ص 365 و شذرات الذهب ابن عماد ج 2 ص 347 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 679)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ مِ)
ابن محمد بن عبدالصمد بن عبدالاحد بن عبدالغالب همدانی سخاوی. ملقب به علم الدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علم الدین سخاوی شود
ابن محمد بن محمد بن محمد بن خلف بن جبریل منوفی مصری شاذلی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی منوفی شود
ابن محمد بن عبدالرحمان بن خطاب مغربی مصری باجی شافعی. ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی باجی شود
ابن محمد بن محمد بن علی بن احمد بن حجر عسقلانی مصری کنانی شافعی. مشهور به ابن حجر. رجوع به علی عسقلانی شود
ابن محمد بن عبدالرحمان اجهوری مصری مالکی. مکنی به ابوالارشاد و ملقب به نورالدین. رجوع به علی اجهوری شود
ابن محمد بن عبدالرحمان بن احمد بن محمد بکری صدیقی مصری شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی بکری شود
لغت نامه دهخدا
ابن محمد. مورخ و خطیب بود و مدتی عهده دار خطابت در جامع قراچۀ احمدپاشا در شهر میخالیج بوده است. او راست: مصباح القلوب فی التاریخ که در اواسط ربیع الاول سال 1061 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 757. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1710. فهرس الخدیویه ج 1 ص 158. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 493)
لغت نامه دهخدا